- تاریخ ارسال : چهارشنبه 14 اسفند 1398
- بازدید : 85 مشاهده
پیشخوری و آتش زدن – فانیگما
- پیشخوری و آتش زدن – فانیگما
آی اسپورت – خبری که چندان هم تازگی نداشت از پیشخور شدن تمام پول از اسپانسر رسیده به استقلال خبر میدهد! نه برای یک سال و دو سال که تا سال ۱۴۰۲، هر چه پول و درآمد بود و هست، خرج شده! البته خرج اتینا هم نشده! پول دادهاند و تیمداری کردهاند! پول گرفتهاند و بازیکن خریدهاند! پول سالهای بعد را داده و مربی استخدام کردهاند! پول هنوز نگرفته را، دادهاند و در مسابقههای لیگ برتر، جام حذفی و لیگ آسیا شرکت کردهاند! کار بدی کردهاند؟
به این خبر، به عنوان یک عیب نگاه دوختهاند، میتواند اینطور هم نباشد! میتواند اقدامی توجیهپذیر هم باشد! میتوان گفت، راه دیگری هم نداریم!
اگر پیشخور نمیشد پولهای موجود، چگونه وینفرد شفر استخدام میشد؟ یا استراماچونی؟ اگر امکان پیشخور کردن هر چه هست و نیست، وجود نداشت، چطوری ممکن میشد دیاباته را بگیرند؟ یا میلیچ را و پاتوسی و مامه تیام و حتی جپاروف ۶-۳۵ ساله را؟
تیمداری پول لازم دارد! پول را یا درمیآورند یا خرج میکنند! در لیگ برتر، همه دنبال پول خرج کردنند! از لزوم پول درآوردن گفتن، عین کفر است و مصداق زندقه! پول را باید خرج کرد، باید هزینه کرد! باید آتش زد و نتیجه؟ نه اول میشوی، نه دوم و نه سوم! نه جام حذفی را میبری و نه در لیگ آسیا کاری میکنی که خیبرگیر باشد! باختن و حذف شدن!
پول سالهای ۹۶ و ۹۷ و ۹۸ و تا سال ۱۴۰۲ را پیشاپیش نفله میکنی، چون هنرت همین است! دنبهاى نداری! نزدیک صد میلیارد دادهای- برای … سال- و دست از پا درازتر به جای اولت برگشتهای! تیمداری ما عیب دارد! تیمداری ما، تلف کردن فرصتهاست!
انتخابی پر از حرف
به ۲۵ اسفند، نزدیک و نزدیکتر میشویم! خبری از دست یافتن به راهکارهای مناسب نیست! قرار است با همان شیوه که پر است از حرفهای زیاد و حدیثهای مکرر، رئیس فدراسیون فوتبال را انتصخاب کنیم! منصوب کردن با شیوهای شبیه به انتخاب! با اعمال نظارت از نوع استصوابی! با رعایت اصولی که به بزرگان فوتبال، اجازه حضور- تا چه رسد به بزرگی کردن- و اجازه ارائه برنامه و حق انتخاب شدن نمیدهد! مال خود کردن فضای جلسه؟ مونوپول کردن و مونوپولیسم!
به نام انتخاب، دور زدن بدیهیترین اصول انتخابگری را شاهدیم! به نام انتخاب، حق انتخاب را از واجد صلاحیتهای واقعی گرفتن! انتخاب (در اصل انتصاب) مدیران درجه دوم و چندم برای بهترین رکن مدیریتی پرهیاهوترین فدراسیون ورزشی!
به ۲۵ اسفند نزدیک میشویم و قرار است یک بار دیگر، ضعیفترین امکانات را برای راهبری فوتبال، به خودمان تحمیل کنیم! انتخابی که بهترینها و درجه نخستها را به آن راهی نیست!
با پوزش از آقای کفاشیان
درباره حضور آقای کفاشیان در فوتبال ایران، چه عقیدهای دارید؟ او که تا دبیرکلی کمیته ملی المپیک ایران و تکیه زدن بر کرسی معاونت ارشد وزارت ورزش- یا معاون ریاست جمهوری- بالا رفته بود و هیچ کس هم اعتراضی به این صعود تصاعدی نداشت، آیا در فوتبال، عنصر مفید و مدیر کارآمد و مقبولیت یافته میتواند باشد؟ و آیا معلوم نبود که ایشان در فوتبال، کاری جز انرژیسوزی به رغم تلاش شبانهروزی میتوانست انجام دهد؟
کفاشیان، چگونه و با چه مکانیسمی به اول شخص فوتبال ایران بدل شد؟ نقش کسانی که او را و ایشان را به عنوان ریاست فدراسیون، راهی اتاق بزرگ طبقه پنجم ساختمان سئول کردند، چقدر بود و نقش خود آقای کفاشیان چقدر؟ آیا او در فوتبال، ابجدخوانی را هم بلد بود؟ فقط ابجدخوانی و نه بیشتر! آیا ترجیح او که مردی نیکنقش بود، یک درد را میکاست؟ در این مورد، نه از لفظ انتخاب بلکه از ماهیت این شیوه مرضیه چگونه استفاده شد؟ خوب یا بد؟ و مسئله اصلی این است: … تا کی و تا به کجا قرار است رأی خود را بسوزانیم؟ آن هم برای ۸ سال و ۱۲ سال و ۲۴ سال!
خلاصه کلام: وقتی چارچوب انتخابات اینچنینی باشد، وقتی صاحبان دانش و تجربه و زحمتکشیدگان نباشند، همین میشود!
خبر ورزشی